سلام سلام
از وقتی این وبلاگ رو راه اندازی کردم ،خیلی کم بهش سر زدم و خیلی کم بروزش کردم،،،
باید بگم همیشه غصه به عمق جانم که میرسید میومدم سر این صفحه.
ولی امروز اومدم از حس آشنا و دوست داشتنی وصال واست بنویسم.
هیچکس نمیدونهکه چه حس زیبایی هست،اینو مامان فاطمه و فائزه جان فقط درک میکنن و لمسش کردن.
ما حدود ۱۰ روزه که باهم زندگی میکنیم،شروع مدرسه و شروع فصل جدیدی از زندگی،
ان شالله خدا به برکت این ماه عزیز ،کمکمون کنه،داریم خونه میسازیم، ان شالله روزای زندگیمون ،مثل امروز همه پر از شادی ????????????????????
سلام به ناز مهربونم.
دلتنگیهات دل مشغولیهای شبانه روزیه منه،فائزه جانم روزها میگذره و گاهی با حال خوب وگاهی با حال بد. اما میگذره و در سال گذشته بیشتر روزها پیشم بودی و تولد خوب و بزرگی واست گرفتم، عید باهم بودیم و خیلی خوشحال بودیم. امسال ولی برای باتو بودنم مجبورم خیلی اذیت بشم. و دعا میکنم مثل همیشه که خدا این سدهارو از جلومون برداره.و مارو بهم نزدیکتر کنه. راستی امسال نزدیک خونه مادرم میری مدرسه ولی حیف که من نیستم فائزه جان، من لعنتی نیستم ????
دوستت دارم عزیز قلبم.
درباره این سایت